منحنی یادگیری نوشته جویس شاو – مجله Consett


شما هرگز از یادگیری دست نمی کشید.

من در سیج در گیتسهد (که اکنون مرکز بین المللی موسیقی گلس هاوس نامیده می شود) در یک کنفرانس موسیقی بودم که در مورد نحوه کار پلیس ما و سیستم یک طرفه وحشتناک در گیتسهد بیشتر از موسیقی یاد گرفتم.

روز زیبایی بود و وقتی ماشینم را پارک کردم ظاهراً پنجره را باز گذاشته بودم.

ناظر در حال گشت زنی در پارکینگ دو دزد احتمالی را که در ماشین من نگاه می کردند مزاحم شد. او و یک پلیس کارآگاهی انجام دادند و در نهایت با بلندگو من را از کنفرانس خارج کردند! به من گفتند باید ماشینم را به کلانتری ببرم.

برای رسیدن به ایستگاه پلیس مجبور شدم از پارکینگ مرکز مدنی خارج شوم. من جلوی دوربین بودم و مردی که در دروازه بود مرا دید که به دنبال خروجی می‌گردم (در حال رانندگی در یک سیستم یک طرفه که مسیر را اشتباه می‌رود) و او به کمک من آمد.

خلاصه اینکه، من وسایلم را از یک افسر پلیس خوب در پیشخوان پس گرفتم که اضافه کرد که عینک آفتابی جغد بزرگ من را در ماشین جا گذاشته است زیرا فکر نمی کرد کسی بخواهد آنها را بدزدد.

بنابراین اکنون با دو مرد امنیتی خوب از سیج ملاقات کردم، یک نگهبان خوب (می بینید که آنها واقعا وجود دارند)، یک نگهبان پارکینگ که احتمالاً فکر می کند من را رها نکنم، یک پلیس جوان دیگر با شوخ طبعی … و آنها اجازه دادند. من وقتی به کنفرانس برگشتم تا در پارکینگ امن پارک کنم و از ورودی صحنه استفاده کنم. این یک منحنی یادگیری بود.


کمک های مالی برای کسب و کار Consett



دیدگاهتان را بنویسید