ناظر غیرت – مجله Consett


نوشته جویس شاو

این یک داستان واقعی است که توسط یکی از دوستان (اجازه دهید او را جو بنامیم) به من گفته است که چند سال پیش در Consett اتفاق افتاد!
سال‌ها پیش، کنست بازرسی داشت که به کارش افتخار می‌کرد.

دوست من جو همیشه یک مرسدس بنز می‌خواست و یک روز در راه رفتن به فروشگاه سخت افزار، این مرسدس بنز را دید که روی خطوط دوتایی زرد پارک شده بود.

او از پنجره جلو به بیرون نگاه کرد تا از نزدیک به پایان صفحه کنترل نگاه کند که ناگهان سرپرست محلی به سمت او رفت و نسبتاً کوتاه به او گفت که آن را حرکت دهد.

دوستم کمی متحیر شد و بعد شنید که افسر دستور “اکنون او را حرکت بده!”

جو که معمولاً مردی ساکت بود، از لحن صدایی که به او دستور می داد ماشین را حرکت دهد، کمی عصبانی شد. او شروع به دور شدن کرد و به افسر زمزمه کرد که باید برود کمی مغز بیاورد. او به فروشگاه سخت افزار رفت و دیگر به آن فکر نکرد. با این حال، هنگامی که او از فروشگاه خارج شد، به خیابان برگشت، یک سرپرست با اسکورت 2 افسر پلیس در کنارش بود. ظاهراً در حالی که جو وارد فروشگاه شده بود و ظاهراً او را نادیده می گرفت، درخواست نسخه پشتیبان کرده بود!

خوب، جو وضعیت را دید و با دانستن اینکه او بی گناه است، تصمیم گرفت از جلوی پلیس عبور کند. نه اینطوری!! یکی از افسران راه او را بست و به او گفت که کلیدهایش را می خواهد. جو از این موضوع کاملا گیج شده بود، اما پلیس مزخرف نداشت و دوباره پرسید.

در این هنگام، جو کلیدها را از ماشینش بیرون آورد و در حالی که آنها را به پلیس داد، گفت: “شما قرار است آنها را در آن مرسدس بنز قرار دهید، زیرا کلیدهای من به پژو 406 که در گوشه ای پارک شده بود می خورد!”

در این هنگام پلیس سفت شد و در حالی که به تنظیم کننده نگاه می کرد به او گفت: “مدت زیادی طول می کشد تا این را تجربه کنید!”

ناگفته نماند که جو نیز بسیار مراقب است که هرگز روی خط زرد دوتایی پارک نکند!!


کمک های مالی برای کسب و کار Consett



دیدگاهتان را بنویسید